برنامه ویزای استارتآپ کانادا چه مشکلاتی دارد؟
IRCC باید ارزیابی کاملی از برنامه ویزای استارتآپ انجام دهد
دولت کانادا برای تقویت بخش فناوری که به سرعت در حال رشد است، استراتژی استعدادهای فناوری را در ژوئن 2023 با هدف جذب کارگران و کارآفرینان معرفی کرد. به عنوان بخشی از این استراتژی، دولت بهبودهایی را در برنامه ویزای استارتآپ اعلام کرد.
به گزارش theconversation، برنامه ویزای استارتآپ برای کمک به کارآفرینان خارجی برای کسب اقامت دائم در کانادا طراحی شده است. در ابتدا به عنوان یک پروژه آزمایشی پنج ساله در سال 2013 معرفی شد، و برای جایگزینی برنامه قدیمی کارآفرین فدرال که از دهه 1970 در حال اجرا بود، ایجاد شد.
با این حال، برنامه ویزای استارتآپ جایگزین مناسبی نیست. اگرچه این برنامه در طول سال ها رشد کرده است، اما تحلیل ما نشان داد که هنوز تنها نصف اندازه برنامه فدرال کارآفرین در سال 2010 است.
برنامه ویزای استارتآپ در تعدادی از زمینههای کلیدی از جمله ایجاد شغل، فرصتهای تجارت جهانی و دوام بلندمدت کسبوکارها کوتاهی هایی دارد.
ایجاد شغل
نگرانی اصلی برنامه استارت آپ ویزا توانایی آن در ایجاد شغل است. بر خلاف برنامه کارآفرین فدرال، که افرادی که به کانادا می آیند باید حداقل یک شغل جدید ایجاد کنند، برنامه ویزای استارت آپ الزامات ایجاد شغل را در معیارهای پذیرش خود ندارد.
ایجاد شغل دلیل مهمی است که چرا کانادا مسیرهای خود را برای اقامت دائم گسترش داده است. مهاجران با تجربیات حرفه ای متنوع می توانند به اقتصاد رو به رشد کانادا کمک کنند و مهاجرت تجاری نقش مهمی در این رشد دارد.
مطالعهای در سال 2019 توسط Statistics Canada نشان داد که شرکتهای متعلق به مهاجران نسبت به شرکتهایی که متعلق به متولدین کانادا هستند، رشد خالص شغلی بیشتری در هر شرکت داشتند. در حالی که همه مشاغل متعلق به مهاجران توسط مهاجرانی که از طریق برنامه کارآفرین فدرال آمده بودند تأسیس نشده اند، آنها حدود 21 درصد از کل مشاغل متعلق به مهاجران را در سال 2010 تشکیل می دادند.
نوآوری و بین المللی شدن
به غیر از ایجاد شغل، برنامه ویزای استارتآپ اهداف دیگری برای تقویت نوآوری و بینالمللی شدن دارد. با این حال، توانایی برنامه ویزای استارتآپ برای جذب مشاغلی که نوآور هستند هنوز مشخص نیست.
قبل از برنامه ویزای استارتآپ، کسبوکارهای تحت هدایت مهاجران در کانادا نوآورانه بودند، اگرچه نه در حدی که توسط اداره مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا (IRCC) پیشنهاد شده بود.
مطالعهای که توسط Statistics Canada با استفاده از دادههای سالهای 2011، 2014 و 2017 انجام شد، نشان داد که مشاغل تحت رهبری مهاجران که بیش از 20 سال در کانادا فعالیت میکردند، در مقایسه با شرکتهای مشابه کانادایی، احتمال بیشتری برای اجرای نوآوریها در فرآیندها، محصولات یا بازاریابی و استفاده از پتنت داشتند. این نشان میدهد که کسبوکارهای برنامه کارآفرین فدرال لزوماً عملکرد ضعیفی نداشتهاند.
در حالی که پیشبینی میشود کسبوکارهایی که از طریق برنامه ویزای استارتآپ وارد میشوند از این نتایج فراتر خواهند رفت، فقدان دادهها، تعیین اینکه آیا واقعاً چنین است یا خیر، دشوار است. تنها تعداد کمی از متقاضیان توسط سرمایه گذاران تأیید شدند و بیشتر آنها توسط انکوباتورها حمایت شدند، به این معنی که متقاضیان عمدتاً از استارت آپ های اولیه تشکیل شده اند. اگرچه ممکن است نوآور باشند، اما احتمالاً از نظر بقا و طول عمر با چالشهایی مواجه خواهند شد.
در حالی که شواهد ملموسی وجود ندارد که نشان دهد کسبوکارها در برنامه ویزای استارتآپ نوآورتر هستند، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد منجر به افزایش بینالمللی شدن، یکی دیگر از اهداف برنامه شده است. از زمان معرفی ویزای استارت آپ، بسیاری از کارآفرینان مهاجر از ایالات متحده به کانادا نقل مکان کرده اند.
محدودیت های مالی و تعهدات بدهی
حوزه دیگری که برنامه ویزای استارت آپ در آن کوتاهی می کند، سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. در حالی که دستورالعملهای وزارتی حاکم بر این برنامه به صراحت بیان نمیکند که سرمایه فقط باید از سوی سرمایهگذاران کانادایی باشد، تعداد قابل توجهی از سازمانهای تعیینشده در کانادا مستقر هستند. این نشان می دهد که این برنامه به جای جذب سرمایه خارجی، بر جذب کارآفرینان خارجی به کانادا متمرکز است.
بدون الزامات خاص، برنامه ویزای استارتآپ بعید است که سرمایه خارجی قابل توجهی را به کشور جذب کند، زیرا کارآفرینان خارجی اغلب ملزم به تأمین سرمایه از سرمایهگذاران کانادایی هستند.
در مقابل، کارآفرینان خارجی که از طریق برنامه کارآفرینی فدرال آمده بودند، در نهایت سرمایه خارجی خود را با خود همراه کردند. این برنامه از این کارآفرینان می خواست که دارایی خالص حداقل 300000 دلار باشند. این رویکرد باعث شد که آنها 3.1 تا 4.5 درصد بیشتر از همتایان متولد کانادایی خود به امور مالی و شبکه های شخصی برای راه اندازی سرمایه گذاری خود متکی باشند.
در مقابل این انتقادات، برنامه استارت آپ ویزا دقیقا چقدر ضروری است؟
در تمام موارد درخواست های تقلبی برای ویزای راه اندازی، مشکلات اساسی در این برنامه وجود دارد.
یک مسئله این است که آیا برنامه ویزای استارتآپ، متقاضیان بالقوه را از برنامههای دیگر منحرف میکند یا خیر. دیگری این است که آیا واقعاً راهی برای اقامت دائم برای کسانی که بعید به نظر میرسد در مسیرهای دیگر موفق شوند، ارائه میدهد.
کارآفرینان خارجی که از طریق ویزای استارتآپ میآیند، جوانتر، تحصیلات عالیتر و دانش بهتری به زبان انگلیسی یا فرانسوی نسبت به کسانی که از طریق برنامه کارآفرینی فدرال آمدهاند، هستند.
این ویژگیها شبیه به مواردی است که از طریق مسیرهای دیگر میآیند، با تفاوت مهم این است که متقاضیان ویزای استارتآپ مهارتهای کارآفرینی را به همراه دارند. اما این متقاضیان می توانند به راحتی از مسیرهای دیگری مانند اکسپرس اینتری یا برنامه های استانی نامزد استفاده کنند.
از نظر کیفیت فردی متقاضیان، ویزای استارت آپ کمک قابل توجهی به ترکیب مهارت های مهاجرت به کانادا نمی کند. با این حال، فرصتی برای سرمایهگذاری در استارتآپهای خارجی فراهم میکند – تمام آن چیزی که این کارآفرینان نیاز دارند، اکوسیستمی است که به آنها کمک میکند تا پیشرفت کنند. اما رونق آنها تا حد زیادی به اکوسیستم استارتاپی کانادا بستگی دارد، که اساساً ویزای استارتآپ را به ابزاری برای سرمایهگذاری در استارتآپهای خارجی خطرناک تبدیل میکند.
خب بعدش چی؟
اینکه یک خط مشی کار می کند به ارزیابی آن بستگی دارد. برنامه فدرال کارآفرین تعطیل شد زیرا بسیاری از کارآفرینان خارجی کسب و کارهای کوچک و غیر قابل مقیاسی را راه اندازی کردند که برای چشم انداز اقتصادی آینده کانادا نامناسب تلقی می شدند. هرچند اندک، این مشاغل سرمایه گذاری مستقیم خارجی را به ارمغان آوردند و شغل ایجاد کردند.
همانطور که توسط بسیاری از مطالعات نشان داده شده است، اکثر استارت آپ ها شکست می خورند. حدود نیمی از استارتاپ هایی که سرمایه گذاری انجل دریافت کرده اند در عرض پنج سال شکست می خورند. در چه نقطه ای می گوییم ممکن است برنامه کار نکند؟
توصیه سیاست ما این است که IRCC باید ارزیابی کاملی از برنامه ویزای استارتآپ انجام دهد تا عملکرد آن را با توجه به اهداف اعلام شده آن یعنی ایجاد شغل، نوآوری و بینالمللیسازی اندازهگیری کند، و همچنین اهداف قابل دستیابی را برای این اهداف ارائه دهد.
زمانی که IRCC مسیری را برای اقامت دائم می بندد و یک راه جدید را باز می کند، کانادایی ها نه تنها باید بپرسند که آیا این مسیر با اهداف ما همسو است یا خیر، بلکه باید بپرسند که آیا این موضوع با اهداف ما مطابقت دارد یا خیر.