اگر از الی هانسون در مورد موانع پیش روی استارت آپ ها و بنیانگذاران استرالیایی در دنیای VC متمرکز در ایالات متحده بپرسید، او به شما خواهد گفت که این موضوع ارتباط زیادی با فروتنی ما و پدیده اجتماعی معروف به سندرم خشخاش بلند دارد.
به گزارش www.innovationaus.com خانم هانسون به Something Tech، بخشی از Something Fest، در بریزبن گفت: «بنیانگذاران استرالیایی این اعتماد بهنفس بسیار عمیق را دارند، اما نمیخواهند در مورد کارهایی که انجام دادهاند صحبت کنند.
و آنچه که من برای بنیانگذاران استرالیایی دیده ام و شاهد آن بوده ام این است که نمی توانند مانند همتایان آمریکایی خود در مورد موفقیت ها یا پیروزی های خود صحبت کنند. [این] فقط آنها را در مضیقه قرار می دهد و این بد است.”
جمعیت
طراح صنعتی متولد کانادا که بنیانگذار و سرمایهگذار است و اکنون در استرالیا زندگی میکند، به عنوان سرمایهگذار اصلی در Side Stage Ventures مستقر در سیدنی، با این دوگانگی زنده است.
Side Stage Ventures که سال گذشته تأسیس شد، 15 میلیون دلار برای یک صندوق جدید 30 میلیون دلاری با هدف شرکتهای مرحله اولیه جمعآوری کرد و اولین برد بزرگ خود را کسب کرده است.
این یکی از حامیان شرکت طراحی هوش مصنوعی محلی Leonardo.Ai بود که ماه گذشته توسط Canva با قیمت 370 میلیون دلار انتخاب شد و آن را به یکی از بزرگترین خریدهای استارت آپی در سال های اخیر تبدیل کرد.
خانم هانسون گفت، اما «داستان معروف استرالیایی ضعیفتر» راه دیگری را نیز کاهش میدهد و میتواند یک «دارایی واقعاً عالی» برای بنیانگذاران باشد و استارتآپهای استرالیایی را از رقبای آمریکاییشان متمایز کند.
او در نمایشگاه دو روزه نوآوری کوئینزلند گفت: «در آمریکا، این فرهنگ رقابت سگها و سگها است، در حالی که در استرالیا فرهنگ رقابت ضعیف است.
«این یعنی چی؟ در آمریکا، برای زنده ماندن یا برنده شدن باید رقبای خود را شکست دهید. در استرالیا، برای زنده ماندن یا برنده شدن باید شانس را شکست دهید. این منحصر به فرد استرالیایی است.»
خانم هانسون اشتباه نمی کند. شورای فناوری استرالیا در سال گذشته شکاف قابل توجه و رو به رشدی را بین بودجه مقیاسآپ موجود برای استارتآپها در استرالیا و ایالات متحده یافت.
این علیرغم بقای شرکتهایی است که در مراحل اولیه در 10 سال گذشته تأسیس شدهاند و اکنون همتراز با سایر کشورهای استارتآپ پیشرو مانند ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، اسرائیل و سنگاپور هستند.
چالش های منحصر به فرد استرالیا، از جمله جغرافیا و تراکم جمعیت، و همچنین کاهش سرمایه گذاری در مقایسه با ایالات متحده، کمکی نمی کند. او گفت که بنیانگذاران استارتآپها یا انعطافپذیرتر هستند یا در نتیجه پر از «ترحم و شک» هستند.
اما این عناوین قدیمی و منسوخ دیگر اهمیتی ندارند زیرا سرمایه و استعداد در نتیجه داستان های موفقیت آمیزی مانند Canva، Atlassian و Afterpay به استرالیا سرازیر شده است و آن را به “بهترین زمان برای ساختن” در اینجا تبدیل می کند.
«آن نهال کوچک [رشد] به این گیاهان سالم، قوی، پر جنب و جوش، و اکنون با استعداد و نقدینگی تازه و با این همه سرمایه، این باغ را گرده افشانی می کنند. [این اتفاق می افتد] در یک بازار، صادقانه، نسبتاً کوچک. این یک فرصت بزرگ است،” او گفت.
دلارهای سرمایه گذاری خطرپذیر در استرالیا 8000 درصد افزایش یافت [بین سال های 2012 و 2022]. آیا فکر می کنید تعداد استارت آپ ها در استرالیا 8000 درصد افزایش یافته است؟ خیر
بنابراین، از نظر کمبود و دسترسی به سرمایه، این بازار فوقالعاده هیجانانگیز است، بهویژه برای بنیانگذاران و استارتآپهای در مراحل اولیه. همچنین مجموعهای از سرمایههای بسیار متنوع در اختیار دارد.»
استرالیا همچنین یک «بازار چرخهای آموزشی عالی» است که به استارتآپها اجازه میدهد «بیرون بروند و در واقع آزمایش کنند و تکرار کنند و از غم و اندوهی که ممکن است درباره آن شنیده باشید عبور کنند و مناسب بازار محصول را پیدا کنند».
خانم هنسون استارتآپهای استرالیایی را به چالش کشید تا با گامهای واقعبینانه، «اهداف جسورانه، دقیق و جاهطلبانه» را برای رقابت با «اهداف عالی» که در استارتآپهای آمریکایی بسیار آشنا هستند، تعیین کنند.
“هدف مهیج را تعیین کنید. این واقعاً بسیار مهم است زیرا … شما فقط به هدفی که برای خود تعیین کرده اید می رسید … کلمات شما واقعیت شما را ایجاد می کنند.”